سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون از صفین باز مى‏گشت ، به گورستان برون کوفه نگریست و فرمود : ] اى آرمیدگان خانه‏هاى هراسناک ، و محلتهاى تهى و گورهاى تاریک ، و اى غنودگان در خاک اى بى کسان ، اى تنها خفتگان اى وحشت زدگان شما پیش از ما رفتید و ما بى شماییم و به شما رسندگان . امّا خانه‏ها ، در آنها آرمیدند ، امّا زنان ، به زنى‏شان گزیدند . امّا مالها ، بخش گردیدند . خبر ما جز این نیست ، خبرى که نزد شماست چیست ؟ [ سپس به یاران خود نگریست و فرمود : ] اگر آنان را رخصت مى‏دادند که سخن گویند شما را خبر مى‏دادند که بهترین توشه‏ها پرهیزگارى است . [نهج البلاغه]
شایدفردا
 
نمی دانم...
نمی دانم...
پس از مرگم چه خواهد شد....
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت....
ولی بسیار مشتاقم....
که از خاک گلویم سوتکی سازد....
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ وبازی گوش....
واو یک ریز وپی درپی دم خویش را بر گلویم سخت بفشارد....
وخواب خفتگان خفته را آشفته سازد بدین سان بشکند در من سوکت مرگبارم را .....
معلم شهید دکتر علی شریعتی

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سیدسجادحسینی 88/7/3:: 1:43 عصر     |     () نظر
درباره

شایدفردا


سیدسجادحسینی
باشد برای فردا شاید...
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها